سلام
الان ديگه وقت امتحاناس ... ما هم که بلد نيستم تا دعا تموم شد بريم سر خونه زندگيمون ... ايشالا امتحانام تموم شه حتما ميام ... اگه من نيام کي بياد ... والا اون مطلب رو من واسه اين توي نشريه گذاشتم که نخوام از جايگاهم سو استفاده کنم ... اينکه بابام عضو هيات امناست و پست و مقامي داره و اينا ... خواستم بگم منم مثل همه ي مردم يه فرد عاديم ... تازه ميخوام برم فاميلمم عوض کنم که شناخته نشم ... جالب اينه که بابا تازه ديشب فهميد من يه چيزي توي نشريه گذاشتم ! شانس منه ... هميشه تا ميومديم خونه نشريه رو ميخوندا ... ولي ايندفه که با سوز دل مطلب نوشتم نخونده بود ... بخدا من دارم تو اين مملکت حيف و ميل ميشم ... کسي قدرمو نميدونه که
منم لينکتون ميکنم ... ولي ببينم اينجا که به جاي اسم نويسنده چيزي ننوشته ... منم که يادم نمياد اينجا اومده باشم ! پس ................... ؟!